سفارش تبلیغ
صبا ویژن
با خاموش بودن بسیار ، وقار پدیدار شود و با دادن داد دوستان فراوان گردند و با بخشش بزرگى قدر آشکار گردد و با فروتنى نعمت تمام و پایدار ، و با تحمل رنجها سرورى به دست آید و به عدالت کردن دشمن از پا در آید . و با بردبارى برابر بى خرد ، یاران بسیار یابد . [نهج البلاغه]
قاصدک
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» دعا

سلام

سلام به دوستان عاشق،اجازه بدین کمی از عشق صحبت کنیم.البته من این مطالب رو از کتاب <جاذبه  و  دافعه ی علی(علیه السلام)> این جا اوردم .

ایشان در این کتاب می فرماد:

<عشق است که دل را دل می کند و اگر عشق نباشددل نیست،آب و گل است.

هر آن دل را که سوزی نیست دل نیست

                                      دل افسرده غیر از مشت گل نیست

الهی!سینه ای ده آتش افروز

                                     در آن سینه دلی وان دل همه سوز

                                                                       وحشی بافقی

از جمله آثار عشق نیرو و قدرت است.محبت نیرو آفرین است.جبان را شجاع می کند...

عشق و محبت،سنگین و تنبل را چالاک و زرنگ می کند و حتی از کودن،تیزهوش می سازد.

و...>

و بالاخره ماهی رو که همه منتظرشن رو میکشن داره تشریف فرما میشه.من مطمئنم که همه یا اکثر ماها از ماه رمضان خوشمون میاد هر چند که  این ماه داره به فصل تابستان می افته (البته افتاده).منظورم گرمایی که باید تحملش کرد ولی اینم شور و حال خودشو داره.ولی همونجور که در روایات داریم مؤمن باید زرنگ و باهوش باشه.سعی کنیم از این ماه به نحو احسن استفاده کنیم.و از خود خدا هم باید کمک بگیریم تا انشاالله بتونیم بهره کافی رو از این ماه پر برکت ببریم و بدونیم که  در ماه رمضان فقط روزه زبان نگیریم بلکه روزه دل هم داشته باشیم.و دعا تو این ماه یادتون نره دعا برا همه اگه وقتی باشه بعدن کمی درباره دعا مطالبی را می نویسم.

التماس دعا

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » آسمانی ( شنبه 86/6/17 :: ساعت 6:18 عصر )
»» چهار سفارش مهم

سلام

 

 چهار سفازش مهم:

 

چنانکه امیر مؤمنان علی (علیه السلام) نقل می کند که خداوند به موسی فرمود : چهار سفارش به تو دارم در حفظ آنها بکوش:

 

اولاهن ما دمت لا تری ذنوبک تغفر فلا تشتغل بعیوب غیرک !

 و الثانیة ما دمت لا تری کنوزی قد نفدت فلا تهتم بسبب رزقک ! و الثالثة ما دمت لا تری زوال ملکی فلا ترج احدا غیری ! و الرابعة ما دمت لا تری الشیطان میتا فلا تامن مکره !

 

 نخست اینکه : مادام که گناهان خود را بخشوده نمی بینی به عیوب دیگران مپرداز .

دوم - مادام که گنجهای من را پایان یافته نمی بینی برای روزیت غمناک مباش .

سوم - مادام که حکومت مرا زائل نمی بینی به دیگری جز من امید مبند .

چهارم - مادامی که شیطان را مرده نمی بینی از مکر و فریب و نقشه های او ایمن مباش ! .

 

 تفسیر نمونه ج : 18 - ص : 183

------------------------

 

 

 

و برای آنهایی که هنوز منتظرند:    

 

 

  امسال هم

     

امسال هم گذشت و دلی شعله ور نشد

چشمی برای غربت آیینه تر نشد

 

باران به چشم مردم ما محترم نبود

گل در میان کوچه ما معتبر نشد

 

امسال هم شبیه همان سال های پیش

یک شاخه شوق در دل من بارور نشد

 

مهتاب هر شب از سر این قریه می گذشت

از این همه ستاره کسی با خبر نشد

 

پایان نداشت فاصله ما و آسمان

این راه باز یک دو قدم بیشتر نشد

 

امسال نیز عاشقی انگار کفر بود

دردی درون سینه کس منتشر نشد

 

من ماندم و روایت تاریک این غزل

خورشید روی دفتر من جلوه گر نشد

 

حمید مبشر                                               



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » آسمانی ( یکشنبه 86/6/11 :: ساعت 7:59 عصر )
»» یا لثارات الحسین (ع)

سلام و صلوات بر خاتم پیامبران و اهل بیت(علیهم السلام)

سلام بر دوستان خوبم امیدوارم که روزگار به کام باشد ان شاالله و همه رو تو مناجاتاتون  دعا کنید،همه پدر و مادرها،جوونای کشورمون و...و در آخر هم من حقیر رو اگه قابل باشیم.

 

راستی تا یادم نرفته یه کمی هم از شب نیمه شعبان امسال بگم که ماشاالله چه قیامتی بود.هم سه شنبه شب بود و هم شب عید من که از سر کار ساعت 5/ 6بعد از ظهر راه افتادم اگه اشتباه نکنم تا 2-3 کیلومتر مانده به مسجد جمکران پیادمون میکردن و فقط اتوبوسای شرکت واحد می تونستن تا نزدیک مسجد برن که من سوار تاکسی بودم و...

خلاصه اینکه پیاده راه افتادم تا اینکه رسیدم به محل چای صلواتی و بعد از خوردن چای دیدم که یه اتوبوس اومد منم امون ندادم و رفتم و سوار شدم و رسیدم مسجد.بعد از وضو نماز رو به امامت ایت الله مکارم (دامة براکة)خوندم و یه نماز تحیت و نماز امام زمان (عج)رو خوندم و...

 

 و به امید اینکه اینگونه باشیم ...

 

شعار یاران : " یا لثارات الحسین (ع) "

 

" لَهُ کُنوزٌ بِالطّالِقانِ ما هِیَ مِن ذَهَبٍ وَ لا فِضَّه ، بَل هِیَ رِجالٌ کَاَنَّ قُلُوبَهُم زُبُرُ الحَدیدِ ، لایَشُوبُها شَکٌّ ، فی داتِ الله أشَدُّ مِنَ الحَجَرِ ، لَو حَمَلُوا عَلی الجِبالِ لَاَذَلُّوها ، لایَقصُدُونَ بِرایَتِهِم بَلَداً إلّا خَرَّبُوها کَاَنَّهُم عَلی خُیُولِهِمُ العُقبانُ یَتَمَسَّحُونَ بِسَرجٍ الإمامِ یَطلُبُونَ بِذلِکَ البَرَکَتَ ، وَ یَحُفُّونَ بِهِ یَقُونَهُ بِأنفُسِهِم فی الحَربِ وَ یَکفُونَهُ ما یُریدُ . رِجالٌ لا یَنامُونَ اللَّیلَ ، لَهُم دَویٌّ فی صَلواتِهِم کَدَوِیِّ النَّحلِ ، یَبیتُونَ قِیاماً عَلی اَطرافِهِم وَ یُسَبِّحُونَ عَلی خُیُولِهِم . وَ هُم اَطوَعُ مِنَ الأمَهِ لِسَیِّدِها . کَأنَّ قُلُوبَهُمُ القَنادیلُ ، وَ هُم مِن خَشیَهِ الله مُشفِقُونَ . . .

شِعارُهُم : " یا لَثاراتِ الحُسَین ! " ، یَسیرُ الرُّعبُ أمامَهُم مَسیرَه شَهرٍ ، یَمشُونَ إلیَ المَولا أرسالاً ، بِهِم یَنصُرُ الله إمامَ الحَقِّ " .

" برای او کنزهایی ( گنج ) در طالقان هست که این کنزها از طلا و نقره نیست ، بلکه مردانی است که دلهای آنها چون قطعه های آهن است که هرگز شک و تردید در آنها راه ندارد . آنها در اعتقاد خود در مورد خدا از سنگ سختر هستند ، اگر به کوهها هجوم ببرند آنها را از پای در آورند ، با پرچم های خود به هیچ کشوری روی نمی آورند جز اینکه آنرا فتح نموده ( مظاهر کفر را از بین می برند ) بر فراز اسبهای نجیب خود دست بر زین اسب امام (ع) می کشند و تبرک می جویند . آنها به هنگام نبرد پروانه وار شمع وجود امام (ع) را در میان گرفته ، محافظت می کنند و هرچه امام اراده کند از او کفایت می کنند . مردان شب زنده داری که شبها نمی خوابند و زمزمة نمازشان چون نغمة زنبوران از کندو به گوش می رسد . شبها را با شب زنده داری سپری می کنند و بر فراز اسبها خدا را تسبیح می گویند . آنها در برابر فرمان امامشان از بنده مطیع ، مطیع تر هستند . گویی دلهای آنها مشعلی نورانی است ، و آنها از ترس پروردگار خود نگرانند . شعار آنها " یا لَثاراتِ الحُسَین (ع) " ( ای خونخواهان  حسینی ) است . رعب و وحشت آنها ، مسافت یک ماه جلوتر از خودشان پیش می رود و آنها فوج فوج به سوی مولی (ع) حرکت می کنند . خداوند به وسیله آنها امام حق (ع)  را یاری می فرماید " . (1)

 

1- بحار الانوار جلد 52 ، صفحه 308

 

و تقدیم به گل همیشه بهار روزگار

 

کجاست اتفاق عشق

 

اسیر مانده ایم در بهانه های پاپتی

و میله های آهنین و عشق های ساعتی

 

حوالی نگاهمان دوباره صف کشیده است

صدای تیک  تاک غم , شماره های صنعتی !

 

امان از اشتباه های نا تماممان , همان

تفاخر همیشگی به هیچ های قیمتی !

 

میان قرن حادثه کجاست اتفاق عشق

نمانده در تسلط همان هبوط لعنتی ؟!

 

کسی نیامد از تبار انتظارمان ببین

که مانده ایم سخت در هجوم بی لیاقتی !

 

شراره های اشتیاق دیدنش فرارسید

و سوخت چشم های ما , خدا ! عجب سعادتی

 

 

 یا علی مدد(نظر بدین تا دعاتون کنم)



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » آسمانی ( شنبه 86/6/10 :: ساعت 9:36 عصر )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

انتقال وبلاگ
بازگشت دوباره
خداحافظی
راز عدم ازدواج حضرت معصومه (س)
توبه قاتل
[عناوین آرشیوشده]