سفارش تبلیغ
صبا ویژن
به رگهاى دل این آدمى گوشتپاره‏اى آویزان است که شگفت‏تر چیز که در اوست آن است ، و آن دل است زیرا که دل را ماده‏ها بود از حکمت و ضدهایى مخالف آن پس اگر در دل امیدى پدید آید ، طمع آن را خوار گرداند و اگر طمع بر آن هجوم آرد ، حرص آن را تباه سازد ، و اگر نومیدى بر آن دست یابد ، دریغ آن را بکشد ، و اگر خشمش بگیرد بر آشوبد و آرام نپذیرد ، اگر سعادت خرسندى‏اش نصیب شود ، عنان خویشتندارى از دست بدهد ، و اگر ترس به ناگاه او را فرا گیرد ، پرهیزیدن او را مشغول گرداند ، و اگر گشایشى در کارش پدید آید ، غفلت او را برباید ، و اگر مالى به دست آرد ، توانگرى وى را به سرکشى وادارد ، و اگر مصیبتى بدو رسد ناشکیبایى رسوایش کند ، و اگر به درویشى گرفتار شود ، به بلا دچار شود ، و اگر گرسنگى بى طاقتش گرداند ، ناتوانى وى را از پاى بنشاند ، و اگر پر سیر گردد ، پرى شکم زیانش رساند . پس هر تقصیر ، آن را زیان است ، و گذراندن از هر حد موجب تباهى و تاوان . [نهج البلاغه]
قاصدک
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» قصه پر غصه فدک

قصه پر غصه فدک 


در
سال هفتم هجری پس از پیروزی مسلمین در جنگ خیبر ، یهودیان اطراف مدینه
وقتی اقتدار و شوکت اسلام ومسلمانان را دیدند هر کدام درصدد برآمدند که به
نحوی رضایت مسلمین را جلب کنند تا از حملات ایشان در امان باشند از جمله
آنها دهکده ای آباد وپر رونق به نام فدک بود که وقتی مردم آن دهکده
دانستند در برابر نیروهای توانمند اسلام تاب مقاومت ندارند خدمت رسول الله
صل الله علیه و اله و سلم رسیدند و درخواست آشتی و صلح نمودند و خود با
رضایت خاطر نیمی از دهکده را به رسول خدا بخشیدند و حضرت آنها را در کار
خودشان آزاد گذارد .


طبق
دستور الهی و آیه شریفه قرآن این ملک مخصوص پیامبر است و کسی را در آن حقی
نیست . پیامبر یکی دو سال عایدی این مزرعه را که بسیار زیاد هم بود بین
مستمندان بنی هاشم و فقرای مدینه تقسیم کرد و بعد از آن که آیه شریفه « و آت ذاالقربی حق» نازل
شد پیامبر صل الله علیه و اله و سلم فدک را به دخترش فاطمه (س) بخشید حضرت
زهرا همچون پدر بزرگوارش ، عایدی فدک را صرف فقرا و مستمندان می نمود وخود
کمترین بهره ای از آن نداشت .

وقتی
ابوبکر به خلافت رسید ، دستور داد فدک را از حضرت زهرا(س)  بگیرند ودر این
میان عمر بیش از دیگران اصرار داشت. غصب فدک از دست صاحب اصلی آن صرفاً یک
تجاوز به اموال شخصی فردی نبود ؛ بلکه اهداف بزرگتری را به دنبال داشت که
در واقع جلوگیری از آنها سبب شد تا دختر رسول خدا برای باز پس گرفتن آن ،
دست به مبارزه و جدال با خلیفه بزند. او می دانست آنها هرگز راضی به
پذیرفتن حق نیستند ؛ اما می بایست از حق دفاع کند اگر چه در این راه سیلی
بخورد و با تازیانه دشمن بازوان خود را ورم کرده ببیند و با پهلوی شکسته و
مجرو ح دارفانی را وداع گوید.

 

برگرفته از کتاب فاطمه سلام الله علیها نور الهی

نوشته: علی ثقفی



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » آسمانی ( یکشنبه 87/3/19 :: ساعت 6:36 عصر )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

انتقال وبلاگ
بازگشت دوباره
خداحافظی
راز عدم ازدواج حضرت معصومه (س)
توبه قاتل
[عناوین آرشیوشده]