درس زندگی از سیره عملی حضرت سجاد (ع)
ابن عینیه میگوید در سفر حج بودم امام سجاد (ع) را در هنگام احرام
بستن مشاهده کردم در حالی که رنگ از رخساره اش پریده بود و تنش
می لرزید و توان گفتن لبیک را نداشت. به او عرض کردم چرا تلبیه نمی کنید؟
فرمود می ترسم بگویم لبیک اما جواب بیاید لا لبیک! اما همینکه تلبیه گفت غش کرد و از مرکبش بر زمین افتاد و پیوسته این حال بود تا حج آن حضرت به پایان رسید.
یا حضرت سجاد(ع)
دست منو بگیر که داره اینجا فرو میره تنم میون مرداب
ببین که تو چشای بیقرارم نگاه خواهشه بسوی مهتاب
دست منو بگیرکه داره اینجا پرنده بودنو ازم میگیره
تو آسمونی میدونی پرنده بدونه پرزدن چقدر حقیره
من و پریدن و رهایی تن یه قصه نیس اگر چه آسمونی
اسارت و میونه دست مرداب غریبیه پرنده رو میدونی
برای باوره شبه شکستم دلم رضا نمیده پر امیده
به گوش هر ستاره ی نگاهت صدای جون سپردنم رسیده
بیا به یمن دلسپاریه من حقارتو بریز تو چشم مرداب
نشون بده که میتونه پرنده بگیره پر بسوی برج مهتاب...
(تو از آسمانی)
تو از رنگ دریا
تو از طعم نانی
تو از بوی سوسن تو از آسمانی
پر از عطر نانی مثال بهاران
پر از جنس ابری پر از بوی باران
تو از روح شبنم تو از جنس نوری
سبک،ساده،شفاف
تو مثل بلوری...
در
سال هفتم هجری پس از پیروزی مسلمین در جنگ خیبر ، یهودیان اطراف مدینه
وقتی اقتدار و شوکت اسلام ومسلمانان را دیدند هر کدام درصدد برآمدند که به
نحوی رضایت مسلمین را جلب کنند تا از حملات ایشان در امان باشند از جمله
آنها دهکده ای آباد وپر رونق به نام فدک بود که وقتی مردم آن دهکده
دانستند در برابر نیروهای توانمند اسلام تاب مقاومت ندارند خدمت رسول الله
صل الله علیه و اله و سلم رسیدند و درخواست آشتی و صلح نمودند و خود با
رضایت خاطر نیمی از دهکده را به رسول خدا بخشیدند و حضرت آنها را در کار
خودشان آزاد گذارد .
طبق
دستور الهی و آیه شریفه قرآن این ملک مخصوص پیامبر است و کسی را در آن حقی
نیست . پیامبر یکی دو سال عایدی این مزرعه را که بسیار زیاد هم بود بین
مستمندان بنی هاشم و فقرای مدینه تقسیم کرد و بعد از آن که آیه شریفه « و آت ذاالقربی حق» نازل
شد پیامبر صل الله علیه و اله و سلم فدک را به دخترش فاطمه (س) بخشید حضرت
زهرا همچون پدر بزرگوارش ، عایدی فدک را صرف فقرا و مستمندان می نمود وخود
کمترین بهره ای از آن نداشت .
وقتی
ابوبکر به خلافت رسید ، دستور داد فدک را از حضرت زهرا(س) بگیرند ودر این
میان عمر بیش از دیگران اصرار داشت. غصب فدک از دست صاحب اصلی آن صرفاً یک
تجاوز به اموال شخصی فردی نبود ؛ بلکه اهداف بزرگتری را به دنبال داشت که
در واقع جلوگیری از آنها سبب شد تا دختر رسول خدا برای باز پس گرفتن آن ،
دست به مبارزه و جدال با خلیفه بزند. او می دانست آنها هرگز راضی به
پذیرفتن حق نیستند ؛ اما می بایست از حق دفاع کند اگر چه در این راه سیلی
بخورد و با تازیانه دشمن بازوان خود را ورم کرده ببیند و با پهلوی شکسته و
مجرو ح دارفانی را وداع گوید.
برگرفته از کتاب فاطمه سلام الله علیها نور الهی
نوشته: علی ثقفی
«...
نامآور بزرگ دوران معاصر یعنی امام روحالله خمینی قدسسره دانشمندی
پارسا و خردمندی پرهیزکار و حکیمی سیاستمدار و مومنی نواندیش و عارفی
شجاع و هوشمند و فرمانروایی عادل و مجاهدی فداکار بود. او فقیه و فیلسوف و
عارف و معلم اخلاق و ادیب و شاعر بود.
در او خصلتهای برجسته خداداد
در آمیخته با آنچه او خود از معارف قرآنی آموخته و دل و جانش را به آن
زیور داده بود. شخصیت عظیم و جذاب و تاثیرگذاری پدید آورده بود که هر یک
از چهرههای برجسته یک قرن اخیر جهان- که قرن رجال بزرگ و مصلحان نامآور
دینی و سیاسی و اجتماعی است- در برابر آن کم جاذبه و یک بعدی و کوچک به
نظر میآمدند.
کاری که او بدان همت گماشت و با ایمان و توکل و تدبیر
و صبر خود بدان دست یافت نیز به همان اندازه بزرگ و باور نکردنی و
اعجابانگیز بود. شخصیت ممتاز و درخشان او در همه دورههای حیات سیاسیاش
خیره کننده و منحصر به فرد بود.» 1
امام خمینی قدسسره شخصیتی
آنچنان بزرگ بود که در میان بزرگان و رهبران جهان و تاریخ، به جز انبیا و
اولیای معصومین علهیمالسلام به دشواری میتوان کسی را با این ابعاد و این
خصوصیات تصور کرد.» 2
امام بزرگوار ما با ارائه مکتب سیاسی اسلام خط
بطلان بر همه تلاشهای فرهنگی و سیاسی دشمنان اسلام در طول یک قرن و نیم
گذشته کشید که سعی کرده بودند اسلام را به کلی از عرصه زندگی جامعه بیرون
رانند... .» 3
1- از پیام معظم له به مناسبت یکصدمین سالگرد ولادت حضرت امام قدسسره.
2- از پیام معظم به مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، بهمن 77.
3- ویژه نامه روزنامه قدس به مناسبت سالگرد ولادت امام، مه 78.